صنایع دستی ترکیه که به دیدن میارزد
ترکیه
سرامیک
هنر سرامیک آناتولی (ظروف سرامیکی) در دوره سلجوقیان و عثمانیان به بالاترین سطح تکنیک و زیباییشناسی رسیده است. در قرن هفدهم، شهرستان ایزنیک به مرکز مهم تولید کاشی در قلمرو امپراتوری عثمانی تبدیل شد. نقوش به کار رفته بر روی کاشیها بیشتر نقوش گل لاله، سنبل، انار، گل میخک، شاهدانه و چینتامانی است. به نظر میرسد کلمه ترکی چینتامانی، از کلمه "چینتا مانی" که در زبان سانسکریت به معنای "گوهر خوشیمن" است گرفته شده باشد. علاوه بر این از اشکال حیواناتی مانند پرندگان، ماهی، خرگوش، سگ و نیز فیگور انسان یا تصویر کشتی نیز استفاده شده است. بارزترین ویژگی کاشیها و سرامیکهای ایزنیک در قرن شانزدهم، رنگ قرمزی است که به رنگ سبز، فیروزهای و سیاه مورد استفاده در زمینه آبی و سفید اضافه شد. در ایزنیک علاوه بر ظروف چینی نظیر کاسه، گلدان، بشقاب و دیگر ظروف غذاخوری، کاشیهای معروفی نیز برای تزئین برخی از مساجد بزرگ استانبول و دیگر مساجد موجود در قلمرو امپراتوری عثمانی تولید میشد. کوتاهیه و چاناققلعه از دیگر مراکز مهم تاریخی در تولید سرامیک هستند. کوتاهیه در جنوب استانبول و در شرقیترین قسمت منطقه اژه واقع شده است. این شهر از قرن 14 تاکنون به خاطر تولید ظروف چینی رنگارنگ معروف است. نمونههای زیبای چینی کوتاهیه را میتوان در کوشک چینی واقع در کاخ توپکاپی، موزه پرا واقع در استانبول و موزه بناکی واقع در آتن مشاهده کرد. همچنین کلکسیونی زیبا در کالج "مگدالن آکسفورد" وجود دارد. در کنار مسجد جامع شهر یک موزه سرامیک (موزه چینی) وجود دارد.
چاناققلعه در کنار دریای اژه و در دهانه تنگه چاناققلعه واقع شده است. نام شهر را میتوان به معنای واقعی کلمه "قلعه سفالگری" ترجمه کرد. در قرن 17 محبوبیت سرامیک چاناققلعه، حتی بیشتر از سرامیک ایزنیک بود. به طور کلی ساخت سرامیک در چاناققلعه فرآیند بسیار زمانبری است. آنها بیشتر با جلایی که در غلظت کِرِم بود (معمولاً شفاف) رنگ میشدند. شکل ظاهری آنها بسیار متنوع بود: بشقابها، کاسههای کم عمق و عمیق، بطریهایی با گردن بلند، چراغهای نفتی، گلدانها و حتی اشکال حیوانات.
سفالگری
کاپادوکیه با ظروف سفالینش معروف است و حتی "کباب تستی" که نوعی غذای محلی آن است در نوعی کوزه سفالی سرپوشیده پخته میشود که به هنگام سرو غذا، سر آن شکسته میشود. ظروف استفاده شده برای خوردن غذا نیز معمولا سفالی هسند و شما در این شهر از لیوانهای سفالی که با پارچهای سفالی پر میشود، خواهید نوشید! سفالگری در فرهنگ محلی این منطقه جایگاهی عمیق دارد و مراحل ساخت آن مشابه ساخت در زمان هیتیهاست. رابطه مردم محلی با رودخانه قیزیلایرماق به دوران مفرغ برمیگردد. خاک مورد استفاده در سفالگری، مخلوطی از خاک رس سخت کوههایی که آوانوس را احاطه کردهاند و خاک رس نرم بستر رودخانه قیزیلایرماق است.
از آنجا که تولید سرامیک باکیفیت فقط با استفاده از یک نوع خاک رس امکان پذیر نیست (زیرا در جریان فرآیند تولید متلاشی میشود)، خمیر قرمز مورد استفاده در ساخت سفال که رنگ خود را از خاک محلی میگیرد، با ترکیبی از هر دو درست میشود. خمیر با دست ورز داده میشود تا خاک آن جدا شود و پس از نرم شدن به مدت یک روز استراحت داده میشود. روز بعد استادان هنرمند با استفاده از یک چرخ سفالگری پایی، خاک رس را به اشیا مختلف تبدیل کرده و برای مدت کوتاهی در معرض آفتاب استراحت میدهند. به هنگام استراحت زیر نور آفتاب، در صورت نیاز دستهها اضافه میشوند. اگر اشیا برای مدت طولانی زیر باقی بماند، احتمال دارد که دستهها نچسبند. سپس سطح برخی از اشیا رنگ میشود. در رنگآمیزی به طور سنتی، از رنگ قرمز طبیعی (اکسی اهن قرمز) استفاده میشود. اشیا در کوره موجود در کارگاه سفالگری پخته شده و در اتاق مخصوص خشک میشوند. ظروف سفالی ساخته شده قبل از از قرارگرفتن در کوره، در معرض نور خورشید قرار میگیرند تا دمای آنها افزایش یابد. آخرین مرحله تولید در تابستان در حدود یک روز و در زمستان بیش از یک هفته طول میکشد. دمای کوره برای پختن سفال باید دقیقاً 1.200 درجه سانتیگراد باشد در غیر این صورت سفال شروع به شکستن میکند. مرحله آخر، خنک سازی، مرطوب سازی و لعابکاری است که 12 ساعت زمان میگیرد. این اشیا دستساز، سالیان طولانی قابل استفاده خواهند بود.
جواهرسازی
ملیلهکاری؛ یکی از هنرهای جذاب محلی و شاخهای از هنرفلزکاری است که با مفتولهای بسیار ظریف طلا و نقره ساخته میشود. سنگهای قیمتی یا گویهای کوچک نقرهای نیز به آن اضافه میشود. طرح دستبند انگشتری به شکلی که روی دست با توری مشبک پوشیده شود، محبوبترین قطعه است. با توجه به اینکه اولین نمونههای هنر ملیلهکاری در بین النهرین باستان یافت شده که قدمت آن به 3000 سال پیش برمیگردد، میتوان گفت که هنر ملیلهکاری که در قرن 15 در منطقه ماردین ظهور کرد، ادامه این هنر بسیار قدیمی و باستانی است. طرحهای متنوع، برای سلیقههای متنوع، موجود است. سطح کارها به طور کلی عالی است، اما شما باید همه آنها را با دقت بررسی کنید تا بهترین را انتخاب کنید. میتوانید در مراکز بزرگ جواهراتسازی در سراسر ترکیه، جواهرات خود را طراحی کرده و صاحب جواهرات دستساز و سفارشی با قیمت مناسب شوید. در صورت محدود بودن زمان، این مراکز میتوانند جواهرات سفارشی شما را به شکلی تضمینی و بیمه شده به آدرستان در خارج از کشور ارسال کنند. هنگام خرید نقره یا طلا، برای تأیید اصل بودن آن، به مهری که در قسمتی نامشهود از قطعه حک شده توجه کنید. فلزکاری
برای دیدن نمونههای هنر فلزکاری، در بازارهای محلی، قهوهجوشها و آسیابهای دستی مخصوص نمک یا فلفل سیاه را بررسی کنید. فلزکاری در صنایع دستی ترکیه جایگاه مهمی دارد. فلزکاری توسط ترکان سلجوقی از آسیای میانه به آناتولی آورده شد و در زمان امپراتوری عثمانی اهمیت یافت. مس یکی از پرکاربردترین فلزات است. از آنجا که مس فلزی مناسب برای تزئین است، در هنر تزئین در آناتولی جایگاه بسیار مهمی دارد. مس از قرنهای گذشته تا به امروز در ساخت اشیای روزمره مانند ظروف غذا و جواهرات استفاده شده، حتی در گذشته توسط ارتش برای ساخت کلاه نظامی استفاده میشد. در ساختمانها برای ساخت درب و تزئین آن استفاده شده است. ساخت ظروف مسی در چهار مرحله کامل میشود: کوبیدن، قالبگیری، تراشکاری و فرزکاری.
شیشهگری
هنر شیشهگری سابقهای طولانی در آناتولی دارد و نمونههای زیادی از هنر شیشهگری را در تمدنهای مختلف آناتولی میتوان دید. ویترای یا همان نقاشی روی شیشه در دوره سلجوقیان به اشکال و روشهای مختلف توسعه یافته است. پس از فتح استانبول، این شهر در دوره عثمانی به مرکز شیشهگری تبدیل شد. چشم بلبل و بیکوز دو روش به یادگار مانده در شیشهگری از آن دوره هستند.
چشم بلبل نام یک تکنیک خاص در هنر شیشهگری است که توسط درویش محمد دهده از منسوبین طریقت تصوف در اواخر قرن هجدهم پس از اعزام به ونیز از سوی سلطان سلیم سوم ابداع شد. محمد دهده کارگاهی را در شهرستان بیکوز استانبول تاسیس کرد. نوآوریهای وی در فنون "فیلیگرانو" که دوره آموزش آن را در ونیز به پایان رسانده بود، تکنیک "چشم بلبل" نام گرفت. تکنیک"چشم بلبل" نه تنها به دلیل روشهای خاص شیشهگری، بلکه به دلیل نیاز به سخت کوشی و خلاقیتی که به هنر شیشهگری بخشیده، از اهمیت خاصی برخوردار است. بارزترین ویژگی آن میلههای شیشهای بسیار نازک رنگی است که در یک راستا قرار گرفته و به بدنه شیشه چسبانده میشوند و در دمای بسیار بالا ذوب میشوند تا شکل آن سالم بماند. این کار به مهارت و تجربه بالایی نیاز دارد. سپس شیشه خم میشود تا شکل نهایی را به خود بگیرد. انواع مختلفی از اشیا مانند گلدان، شیشه، لیوان و بشقاب را میتوان با استفاده از این سبک تولید کرد. ظروف شیشهای بیكوز نام خود را از منطقهای در استانبول كه محل تولید این ظروف میباشد، گرفته است. ابزارها و اشیای تزئینی مانند چراغهای نفتی، گلدانهای گل لاله، قندان، صفحههای ویترای (صفحههای شیشهای طراحی شده) و جامها با استفاده از این روشها ساخته میشوند.
چشم نظر آبی ترکیه؛ چشم نظر یا همان چشم زخم از معروفترین شمایلهای تزئینی ترکیه است که میتواند بهترین هدیه و سوغاتی نیز باشد. همه جا یک دایره آبی رنگ را میتوان دید که با نقطهای در مرکز، طرح چشم را تداعی میکند و برای دفع شر و بدی، بر درب یا ویترین مغازهها آویزان است. این سوغاتی معروف در اشکال مختلف از جاکلیدی گرفته تا شیشهها یا سرامیکهای تزئینی ارائه میشود. همچنین یکی از سوغاتیهای خاص ترکیه است، زیرا ترکها آن را به طور گسترده در خانهها و محل کار خود آویزان میکنند، حتی به نوزاد تازه متولد شده نیز هدیه میدهند. مغازههای کادویی، چشمنظر را در اشکال مختلف به فروش میرسانند؛ گردنبند، جاکلیدی، نشانک، زیورآلات، وسایل سرامیکی و سنجاق سینه از جمله آنها هستند. اولین نمونههای چشمنظر از جنس شیشه بوده که در دهکده گؤرهجه واقع در استان ازمیر تولید شده است. امروزه، چشمنظر در هر نقطه از آناتولی دیده میشود. باور عموم بر این است که تمام موجودات زنده و غیر زنده میتوانند به لطف چشم زخم از هرگونه بدی و چشم بد در امان بمانند. همچنین بر این باور هستند که این چشم زخمها، نگاه بدخواهانه را به جای دیگری منحرف میکند. به همین دلیل، چشم زخم در مکانی قرار داده میشود که به راحتی از طرف همه دیده شود.
چوبکاری دکوراتیو
ترکیه مرکز برخی سنتهای زیبا در تزئین چوب است. این هنر در تزئین کاخهای عثمانی به وفور مورد استفاده قرار گرفته است. در خانهها و عمارتهای سنتی، از این هنر در ساخت مبلمان، صندوقچه، میز تحریر، سقف و نردههای چوبی، گنجههای لباس، کمدهای مخصوص نگهداری اشیا استفاده شده است. سه سبک برجسته در هنر تزئین با استفاده از چوب عبارتند از؛ ادیرنهکاری، کندهکاری و صدفکاری است. ادیرنهکاری یک روش تزیینی در صیقل دادن چوب است که با استفاده از رنگ و لاک الکل انجام میشود. این هنر در قرن هجدهم در ادیرنه ظهور کرد و به همین دلیل ادیرنهکاری نام گرفت. سپس در بسیاری از مناطق آناتولی بخصوص در استانبول، بورسا، دیاربکر و ارزروم رواج یافت. در این هنر بیشتر از طرحهای طبیعی نظیر طرح گل، برگ یا نقوش میوه استفاده میشود. طرح ادیرنه کاری معمولا به شکل گلهای مجزا از هم در زمینههای سبز، آبی، قهوهای، قرمز و زرد است. چوب درختان گردو، توت، بلوط، شاه بلوط، شمشاد و اخلامور برای ادیرنهکاری مناسب هستند. امروزه برخی از نمونههای تاریخی این هنر را میتوان در مسجد سلیمیه که توسط معمار معروف معمار سینان، طراحی و ساخته شده و نیز موزه ادیرنه که درست در کنار این مسجد قرار دارد، مشاهده کرد. کندهکاری یک سبک نجاری بسیار ماهرانه است که قدمتی هزار ساله دارد و در مکانهای داخلی کلاسیک ترکی دیده میشود. قطعات مجزای چوب با زبانه و شیار به هم وصل شده و شیء خاصی را به وجود میآورند. متأسفانه امروزه کندهکاری هنری است که به دست فراموشی سپرده شده است. نمونههای زیبایی از این هنر محبوب در میدان توپکاپی استانبول وجود دارد.
معرقکاری با صدف
صدفکاری به معنی تزنین چوب با استفاده از صدف است و صدف یک ماده ترکیبی آلی - معدنی است که توسط برخی نرمتنان به عنوان یک پوسته داخلی تولید میشود. صدف یک شیء کاملا طبیعی، محکم و بادوام است که رنگ آن متغیر میباشد. صدفکاری به معنی کاشت صدف در شیارهای کنده شده بر روی چوب است. هنر صدفکاری در دوره سلجوقیان در آناتولی رواج یافت، اما نقطه اوج این هنر در قرن 17 و 18 در زمان امپراتوری عثمانی بود. ابتدا شکل طرح مورد نظر بر روی چوب کپی شده، سپس بر اساس طرح و با کمک ابزارآلات مخصوص شیارهایی روی چوب ایجاد میشود، نوارهای فلزی داخل این شیارها کارگذاشته شده و با کمک چکش روی چوب کوبیده میشود. بر اساس طرح مورد نظر، صدفها برش، صیقل و جلا داده میشوند. خطوط فلزی، خطوط اصلی را شکل میدهند، صدفهای بریده شده مطابق شکل نیز خطوط خارجی را به وجود میآورند. قهرمان مرعش، آدییامان و غازیعینتاب استانهایی هستند که صدفکاری در آنها رواج گستردهای دارد. هنوز کارگاههایی وجود دارند که این مهارت در آنها بر اساس رابطه استاد - شاگردی آموزش داده شده و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. این هنر هنوز در بسیاری جاها کاربرد دارد. جعبه جواهرات، قاب عکس، آینه، میزعسلی، صندوقچه، صندلی و سایر لوازم خانگی و نیز اشیایی همچون تخته نرد، چوبدستی و خنجرهای زینتی که برای توریستها جذابیت ویژهای دارد، با استفاده از این هنر تزئین میشوند.
تریکو (لباس بافتنی)
بافندگی جایگاه مهمی در هنرهای سنتی ترکیه داشته و هنوز به طور گستردهای رواج دارد. صنایع دستی ترکیه، مجموعهای غنی از پارچههای ضخیم و نازکی است که با استفاده از نخهای ابریشمی، پنبهای و پشمی و به کمک قلاب، میل بافندگی، سنجاق و شاتل بافته میشوند. قلاببافی، حاشیهبافی، مکرومهبافی (منجمله مکرومهبافی ویژه کاستامونو)، منجوقبافی، همه نمونههایی از ظریفبافی هستند. ضخیمبافی به دو دسته، دست بافی و شاتلبافی تقسیم میشود. بافت از طریق گرهخوردن نخ با کمک میل بافندگی یا هر وسیلهای دیگر انجام میشود. برای بافت جورابهای پشمی یا پنبهای، دستکش و یا زانوبند از بافت ضخیم استفاده میشود. ساخت میلهای بافندگی در قرن نوزدهم آغاز شد.
گلدوزی؛ هنر گلدوزی (حاشیهدوزی یا گلدوزی) در ترکیه سابقهای بس طولانی دارد. گلدوزی هنر تزیین چرم، پارچه یا نمد با استفاده از سوزن و نخهای ابریشمی، پشمی، پنبهای و یا فلزی است. زادگاه هنر گلدوزی آسیای میانه است و به احتمال زیاد با کوچ عشایر ترک به سمت غرب، در نیمکره غربی نیز گسترش یافته است. ابزارها و تجهیزات نظامی سربازان سلجوقی و عثمانی همچون چادر، کوشک، پرچم، زین و غلاف که با نقش و نگارها و صحنههای مرتبط با نبرد گلدوزی و تزئین شده، در موزه نظامی واقع در محله حربیه در استانبول نگهداری میشوند. همچنین وسایل مورد استفاده در مساجد نظیر سجادهها، جانمازیها و جاقرآنیها نیز با نقوش ظریف گل به رنگهای نقرهای و طلایی گلدوزی میشوند. بسیاری از وسایل روزمره مانند حوله، روتختی و رومیزی، دستمال نیز به همین شکل گلدوزی میشوند. در زمان عثمانی، لباسهای تشریفاتی نیز که اغلب با پارچههای ابریشمی و مخمل دوخته میشد، با استفاده از نخهای طلایی یا نقرهای روی مخمل بنفش به دقت گلدوزی میشد. گلدوزی از دربار آغاز شد اما بعدها به یک هنر تزئینی عامیانه تبدیل گردید. گرچه نقوش و سبکها از روستایی به روستای دیگر متفاوت بود، اما الگوهای مورد استفاده در گلدوزی از نوع همان الگوهای هندسی و گلدار موجود در سرامیکها و بافتنیها بود. برخی از گلدوزیها به صورت تجاری در کارگاههایی تولید میشد که مردان و نیز برخی از زنان مسیحی در آن کار میکردند، اما این آثار در مقایسه با گلدوزیهای شخصی منحر به فرد نبود و از کیفیت پایینتری برخوردار بود. زنان حرمسرا برای جهیزیه خود و نیز تزئین اتاق عروسیشان، گلدوزیهای بسیار زیبایی کار میکردند. این سبک هنری در قرن 16 به اوج خلاقیت خود رسید و نزدیک به 100 سال پیش با تأسیس مدارس فنی دختران که هنوز هم به طور گستردهای فعال هستند، دوباره احیا شد. نمونههای زیبای هنر گلدوزی را میتوانید در موزه توپکاپی و موزه صدبرگ خانم در محله سارییئر در استانبول ببینید یا از کاپالی چارشی (بازار سرپوشیده) خریداری کنید. با ظهور فناوریهای ارزان، گلدوزی نیز مانند سایر هنرهای دستی، هر روز ارزش و رواج خود را از دست میدهد. با این حال بیشتر مادربزرگها وقت خود را صرف تزئین روتختی و لباس برای نوههای خود میکنند. شهر شیله، در ساحل دریای سیاه، در تولید لباس های نخی، حوله و سفرههای گلدوزی شده تخصص دارد.
حاشیهبافی یا سوزنبافی، در چهار گوشه آناتولی، با توجه به طرحها و ابزارهای مورد استفاده، نامهای مختلفی دارد. ابزار مورد استفاده در حاشیهبافی، لبهتوری یا سوزنبافی عبارتند از: سوزن، سنجاق، میل قلاب بافی و شاتل. حاشیهبافی یا سوزنبافی که به طور سنتی توسط زنان اشرافی ثروتمند در شهرهای بزرگ انجام میشد، بسیار قابل توجه است. نوعی از سوزنبافی که از لحاظ زیبایی بینظیر است با نخ ابریشم و سوزن خیاطی انجام میشود.
کات: هنر قطاعی
در هنر قطاعی (کاغذبری)، پس از طراحی روی کاغذ یا چرم، نقش را با قیچی یا کارد مخصوص بریده و با چسباندن آن روی زمینهای به رنگ دیگر، اثر جدیدی به وجود میآورند. این هنر در دوره عثمانی به مدت 700 سال، برای صفحهآرایی متون دینی و فلسفی به کار رفته است. برای درآوردن طرح از درون کاغذ یا چرم، از قیچی، کارد کوچک و یا گزنهای ویژه پوستبری و قلمهای فلزی گوناگون استفاده میکردند. کار چسباندن با یک ماده ترکیبی سریشدار انجام میگرفت. این ماده ترکیبی بود از شیر، آرد برنج، سریش و خمیر صحافی. به کارهایی که با بریدن طرح و چسباندن آن بر روی سطحی دیگر به وجود میآمد، کار هنری نر گفته میشود. به کارهایی که با بریدن طرح و خالی ماندن محل طرح به وجود میآمد، کار هنری ماده گفته میشود.
رنگآمیزی
نقاشی یکی از قدیمیترین هنرها است، تاریخچه تهیه رنگ از منابع طبیعی به هزاران سال قبل برمیگردد. رنگهای سنتی را میتوان از ریشه، ساقه و برگ گیاهان تهیه کرد. علاوه بر گیاهان، از محصولات حیوانی نیز برای تهیه برخی رنگها استفاده میشود. قبل از اختراع رنگهای مصنوعی در قرن 19، رنگهای طبیعی تولید شده در آناتولی به سراسر قلمرو امپراتوری عثمانی و خارج از این قلمرو صادر میشد. امروزه در برخی مناطق، چند موسسه آموزشی سعی دارند سنت تهیه رنگ طبیعی را زنده نگه دارند. مردم محلی مناطق مختلف آناتولی، اطلاعات مهمی در مورد تهیه رنگهای طبیعی، به ویژه رنگهای مورد استفاده در فرش و گلیم دارند. خانوادههایی که کار آنها قالیبافی است، اطلاعات مربوط به تهیه رنگهای طبیعی را در بین اعضای خانواده به شکلی کاملاً محرمانه حفظ میکنند. طبق تحقیقات، پرکاربردترین رنگها در طول تاریخ، رنگهای قرمز، سبز و زرد بوده است.
آیدینلاتما و یالدیزلاما (سایه روشن و طلاکاری کردن)
معادل ترکی هنر تذهیب است که یک هنر تزئینی بسیار قدیمی است. واژه تذهیب در زبان عربی به معنای طلاکاری یا پوشاندن صفحه با طلاست. در حالی که امروزه در هنر تذهیب به جای طلا از رنگ طلایی استفاده میشود. هنر تذهیب اغلب در حاشیه کتابهای دستنویس و آثار خوشنویسی مورد استفاده قرار میگیرد. هنر تذهیب در دوره عثمانی برای تزئین نسخههای خطی و صفحات قرآن استفاده میشد و به این دلیل نیز از جایگاه مهمی برخوردار بود. از جمله وظایف هنرمندان تذهیب، تزئین امضای سلطان بود که طغرا نامیده میشد (نگاه کنید به مقدمه هنر خوشنویسی).
لحاف: هنر لحاف دوزی ترکیه
به هنگام تهیه لحاف سنتی در ترکیه، در قسمت آستر و رویی آن از چلوار یا ماسلین سفیدنشده استفاده میشود. در مرحله بعد، لحاف با ساتن یا پارچههای نخی روکش میشود و سپس طرح روی لحاف دوخته میشود. لحاف ساده در عرض یک روز و نیم آماده میشود، در حالی که تکمیل مدلهای پیچیدهتر ممکن است یک هفته یا حتی یک ماه طول بکشد. طرحهای لحاف ترک بسیار متنوع است: لوزی، گلابی، ستارهای، لاله، برگ شبدر، انگور، گل میخک، بنفشه، گل بابونه و ... روزگاری مغازههای لحاف فروشی با لحافهای رنگارنگ و طرحهای پیچیده و رؤیایی، زینتبخش خیابانها بودند. اما اکنون چنین منظرهای به ندرت دیده میشود. با رواج لحافهای مدرن که داخل آنها الیاف مصنوعی گذاشته میشود و نیز رولحافیهای مدرن در طرحها و رنگهای امروزی، لحافدوزی سنتی ترکیه در حال فراموش شدن است.